معنی دعای ناد علی

حل جدول

دعای ناد علی

بِسمِ اللهِ الرَّحمن الرَّحیم

نادِ عَلیّاً مَظهَرَ العَجائِب تَجِدهُ عَوْناً لَکَ فِی النَّوائِب لی اِلَی اللهِ حاجَتی وَ عَلَیهِ مُعَوَّلی کُلَّما اَمَرتَهُ وَ رَمَیتُ مُنقَضی فی ظِلِّ اللهِ وَ یُضِلِلِ اللهُ لی اَدعُوکَ کُلَّ هَمٍّ وَ غَمٍّ سَیَنجَلی بِعَظَمَتِکَ یا اللهُ بِنُبُوَّتِکَ یا مُحَمَّدُ بِوَلایَتِکَ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ اَدرِکنی بِحَقِّ لُطفِکَ الخَفیِّ اللهُ اَکبَرُ اَنَا مِن شَرِّ اَعدائِکَ بَرِیءٌ اللهُ صَمَدی مِن عِندِکَ مَدَدی وَ عَلَیکَ مُعتَمِدی بِحَقِّ إِیّاکَ نَعبُدُ وَ إِیّاکَ نَستَعینُ یا اَبَا الغَیْثِ اَغِثْنی یا اَبَاالحَسَنَیْنِ اَدْرِکنی یاسَیفَ اللهِ اَدرِکنی یا بابَ اللهِ اَدرِکنی یاحُجَّهَ اللهِ اَدرِکنی یا وَلِیَّ اللهِ اَدرِکنی بِحَقِّ لُطفِکَ الخَفیِّ یا قَهّارُ تَقَهَّرْتَ بِالقَهرِ وَ القَهرُ فی قَهرِ قَهرِکَ یا قَهّارُ یا قاهِرَ العَدُوِّ یا والِیَ الوَلِیِّ یا مَظْهَرَ العَجائِبِ یا مُرتَضی عَلِیٌّ رَمَیْتَ مَن بَغی عَلَیَّ بِسَهمِ اللهِ وَ سَیفِ اللهِ الْقاتِلِ اُفَوِّضُ اَمری اِلَی اللهِ اِنَّ اللهَ بَصَیرٌ بِالْعِبادِ وَ اِلهُکُم اِلهٌ واحِدٌ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحمنُ الرَّحیم اَدرِکنی یا غیاثَ المُستَغیثینَ یا دَلیلَ المُتَحَیِّرِینَ یا اَمانَ الخائِفینَ یا مُعینَ المُتَوَکِّلینَ یا رَاحِمَ المَساکینَ یا اِلهَ العالَمَینَ بِرَحمَتِکَ وَ صَلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ الِهِ اَجمَعینَ وَ الحَمدُ للِهِ رَبِّ العالَمینَ


ناد علی

بِسمِ اللهِ الرَّحمن الرَّحیم

نادِ عَلیّاً مَظهَرَ العَجائِب تَجِدهُ عَوْناً لَکَ فِی النَّوائِب لی اِلَی اللهِ حاجَتی وَ عَلَیهِ مُعَوَّلی کُلَّما اَمَرتَهُ وَ رَمَیتُ مُنقَضی فی ظِلِّ اللهِ وَ یُضِلِلِ اللهُ لی اَدعُوکَ کُلَّ هَمٍّ وَ غَمٍّ سَیَنجَلی بِعَظَمَتِکَ یا اللهُ بِنُبُوَّتِکَ یا مُحَمَّدُ بِوَلایَتِکَ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ اَدرِکنی بِحَقِّ لُطفِکَ الخَفیِّ اللهُ اَکبَرُ اَنَا مِن شَرِّ اَعدائِکَ بَرِیءٌ اللهُ صَمَدی مِن عِندِکَ مَدَدی وَ عَلَیکَ مُعتَمِدی بِحَقِّ إِیّاکَ نَعبُدُ وَ إِیّاکَ نَستَعینُ یا اَبَا الغَیْثِ اَغِثْنی یا اَبَاالحَسَنَیْنِ اَدْرِکنی یاسَیفَ اللهِ اَدرِکنی یا بابَ اللهِ اَدرِکنی یاحُجَّهَ اللهِ اَدرِکنی یا وَلِیَّ اللهِ اَدرِکنی بِحَقِّ لُطفِکَ الخَفیِّ یا قَهّارُ تَقَهَّرْتَ بِالقَهرِ وَ القَهرُ فی قَهرِ قَهرِکَ یا قَهّارُ یا قاهِرَ العَدُوِّ یا والِیَ الوَلِیِّ یا مَظْهَرَ العَجائِبِ یا مُرتَضی عَلِیٌّ رَمَیْتَ مَن بَغی عَلَیَّ بِسَهمِ اللهِ وَ سَیفِ اللهِ الْقاتِلِ اُفَوِّضُ اَمری اِلَی اللهِ اِنَّ اللهَ بَصَیرٌ بِالْعِبادِ وَ اِلهُکُم اِلهٌ واحِدٌ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحمنُ الرَّحیم اَدرِکنی یا غیاثَ المُستَغیثینَ یا دَلیلَ المُتَحَیِّرِینَ یا اَمانَ الخائِفینَ یا مُعینَ المُتَوَکِّلینَ یا رَاحِمَ المَساکینَ یا اِلهَ العالَمَینَ بِرَحمَتِکَ وَ صَلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ الِهِ اَجمَعینَ وَ الحَمدُ للِهِ رَبِّ العالَمینَ


ناد

بانگ، صدا، آواز


ختم ناد علی

۱-مرحوم آیت الله کشمیری درباره توسل به امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: هر مشکلی که برایم در نجف پیش می آمد، می رفتم صحن امیرالمومنین و هفت بار ناد علی را می خواندم، مشکلم حل می شد.
۲- ختم نادعلی برای پیدا شدن گمشده و بازگشت غایب بسیار موثر است. باید روزی حداقل ۱۱۰ بار خواندک « نادِ عَلیّاً مَظهَرَ العَجائِب تَجِدهُ عَوْناً لَکَ فِی النَّوائِب کُلَّ هَمٍّ وَ غَمٍّ سَیَنجَلی بِعَظَمَتِکَ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ».
۳- بعد از نماز صبح و نماز عشاء پس از تعقیبات و صلوات، ۱۱۰ بار با توجه «یا علی» گفته شود، سپس دست ها در مقابل صورت قرار گیرد و بخواند: «اللهم لیُظهِرَ عَلَیَّ مِن عجایبِ آثار ولایَتِهِ و غرائبِ اسرارِ امامَتِهِ حتّی یِنجِلی کلّ هَمّی و غَمّی بِوِلایَته، یا علی ادرکنی بِسرِ وِلایَتکَ الخَفیّ والجَلیّ».
۴- هر کس در جمعی گرفتار باشد، هفت بار بخواند و بر آنان بدمد، ضرری از آنها به او نرسد.
۵- اگر کسی از دشمن می ترسد، هر روز ۲۷ بار بخواند، دشمنان پراکنده و مقهور شوند.
۶- جهت رفع گرفتاری های مهم ۱۰۰۰ بار بخواند.
۷- کسی که مورد خشم واقع شده ۷۱ بار برابر خشم کننده و سه بار دیگر آهسته بخواند و آهسته بر خود بدمد.
۸- اول روز جمعه ۱۲ بار بخواند، مقبول القول گردد.
۹- جهت رفع تهمت صبح و شام چها بار بخواند تا رفع گردد.
۱۰- جهت غنی هر صبح ۱۲ بار.
۱۱- جهت کثرت دولت هر روز ۳۱ بار بخواند.
۱۲- جهت ظفر بر اعدا هر روز ۱۷ بار.
۱۳- جهت بستن زبان بدخواهان هر روز ۱۸ بار.
۱۴- جهت کشف مهمات هر روز ۳۴ بار.
۱۵- جهت چشم زخم سه روز هر روز بیست بار.
۱۶- جهت کشف کنوز و فتح جنگ هر روز چهل بار.
۱۷- جهت خواب دیدن پیامبر اکرم هر شب ۷ بار.
۱۸- جهت خلاصی از حبس هفت روز، روزی ۱۶ بار.
۱۹- جهت فتح ابواب و اقبال هر روز ۵۰ بار.
۲۰- جهت کشف اسرار و کسب دولت هر روز ۱۶ بار.
۲۱- جهت قتل و دفع خصم، هشت روز، هر روز ۱۸ بار بخواند و به طرف او بدمد.
۲۲- جهت کسب علم وقت نماز صبح ۱۷ بار.
۲۳- جهت رفع حاجت و قبولی نزد ملوک، شش روز هر روز ۱۰۰ بار.
۲۴- جهت عزت هر روز ۱۰ بار.
۲۵- جهت بغض بین دو ظالم هر روز ۲۰ بار.
۲۶- جهت در به دری خصم هر روز ۳۰ بار.
۲۷- جهت رفع اختلاف بین جمعی هر روز ۳۰ بار.
۲۸- جهت تقهّر اعدا هر روز ۱۰۰ بار.
۲۹- جهت قوت قلب هر روز ۲۵ بار.
۳۰- جهت نرمی دل دشمن، شش روز، روزی ۱۰۰ بار.
۳۱- جهت دفع مکر و حیله و طغیان خصم روزی ۱۰۰ بار.
۳۲- با طهارت در خلوت جهت هر مطلبی ۱۲ هزار بار بخواند: « نادِ عَلیّاً مَظهَرَ العَجائِب تَجِدهُ عَوْناً لَکَ فِی النَّوائِب کُلَّ هَمٍّ وَ غَمٍّ سَیَنجَلی بِعَظَمَتِکَ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ» روا گردد. باید از صبح شروع کند و نمازهای واجب را در بین بخواند.


دعای احتجاب

سید بن طاووس در کتاب شریف مهج الدعوات از امیرالمؤمنین علیه السلام این دعا را با فضایل و فواید زیادی نقل می کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم قسم یاد کردند که اگر کسی خدا را به اسماء موجود در این دعا بخواند دعایش مستجاب است و برای هر حاجتی ازجمله آمرزش گناهان، رفع غم و اندوه و ظلم و تعدّی و کفایت از ظالمان، شفای مجنون و آسانی وضع حمل، رفع گرسنگی و تشنگی، و حفظ خانه از آتش سوزی، بسیا ر مؤثر است و... دعای احتجاب از ادعیه ای است که اولیا همتی تمام در خواندن آن داشتند. مرحوم آیت الله سید عبدالکریم کشمیری رحمه الله می فرمودند:« پدرم به من گفت اگر خواندن این دعا را ترک کنی تو را عاق می کنم و خود ایشان به آن مقید بودند و گاهی در روز، هفت بار آن را می خواندند و سزوار است که در هر مرتبه خواندن دعا صدقه مختصری بپردازند».
در کتاب روح مجرد آمده: « آقای سید هاشم حداد در موقع خوابیدن دعای « اللهم یا من إحتجب بشعاع نوره…» را قرائت می کردند و چه بسا می شد که در قنوت نماز می خواندند. و چون از بعضی از شاگردان دیگر مرحوم قاضی شنیده شده است، معلوم می شود اصلش از مرحوم قاضی بوده است.
بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم انّی اسْئَلُکَ یا مَنِ احْتَجَبَ بِشُعاعِ نُورِهِ عَنْ نَواظِرِ خَلْقِهِ یا مَنْ تَسَرْبَلَ بِالْجَلالِ وَ الْکِبْرِیاءِ وَاشْتَهَرَ بِالتَّجَبُّرِ فی قُدْسِهِ یا مَنْ تَعالی بِالْجَلالِ وَ الْکِبْرِیاءِ فی تَفَرُّدِ مَجْدِهِ یا مَنِ انْقادَتِ الْاُمُورُ بِاَزِمَّتِها طَوعاً لِاَمْرِهِ یا مَنْ قامَتِ السَّماواتُ وَ الْاَرَضُونَ مُجیباتٌ لِدَعْوَتِهِ یا مَنْ زَیَّنَ السَّماءَ بِالنُّجُومِ الطّالِعَهِ وَ جَعَلَها هادِیَهً لِخَلْقِهِ یا مَنْ اَنارَ الْقَمَرَ الْمُنیرَ فی سَوادِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ بِلُطْفِهِ یا مَنْ اَنارَ الشَّمْسَ الْمُنیرَهِ وَ جَعَلَها مَعاشا لِخَلْقِهِ وَ جَعَلَها مُفَرِّقَهً بَیْنَ اللَّیْلِ وَ النَّهار لِعَظَمَتِهِ یا مَنْ اسْتَوجَبَ الشُّکْرَ بِنَشْرِ سَحائِبِ نِعَمِهِ اسْئَلُکَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِکَ وَ مُنْتَهَی الرَّحْمَهِ مِنْ کِتابِکَ وَ بِکُلِّ اِسْمٍ لَکَ هُوَ سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ اَوِ اسْتَاثَرْتَ بِهِ فی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ وَ بِکُلِّ اِسْم هُوَ لَکَ اَنْزَلْتَهُ فی کِتابِکَ اَوْ اَثْبَتَّهُ فی قُلُوب الصّافّین الْحافین حَوْلَ عَرْشِکَ فَتَراجَعَتِ الْقُلُوبُ اِلیَ الصُّدُور عَن الْبَیانِ بِاِخْلاص الْوَحْدانِیَّهِ وَ تَحَقُّقِ الْفَردانِیَّهِ مُقِرَّهً لَکَ بِالْعُبُودِیَّهِ وَ اِنَّکَ اَنْتَ اللهُ اَنْتَ اللهُ اَنْتَ اللهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ وَ اَسْئَلُکَ بِالاَسْماءِ الَّتی تَجَلَّیْتَ بِها لِلْکَلیمِ عَلَی الْجَبَلِ الْعَظیمِ فَلَمّا بَدا شُعاعَ نُورِ الْحُجُبِ مِنْ بَهاءِ الْعَظَمَهِ خَرَّتِ الْجِبالُ مُتَدَکْدِکَهً لِعَظَمَتِکَ وَجَلالِکَ وَ هَیْبَتِکَ وَ خَوفًا مِنْ سَطْوَتِکَ راهِبَهً مِنْکَ فَلا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ فَلا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ فَلا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ وَ اَسْئَلُکَ بِالاسْمِ الَّذی فَتَقْتَ بِهِ رَتْقُ عَظیمِ جُفُونِ عُیُونِ النّاظِرینَ الّذی بِهِ تَدْبیرُ حِکْمَتِکَ وَ شَواهِدُ حُجَجِ اَنْبِیائِکَ یَعْرِفُونَکَ بِفِطَنِ الْقُلُوب وَ اَنْتَ فی غَوامِضِ مَسِرّاتِ سَرائِرِ الْغُیُوبِ اَسْئَلُکَ بِعِزَّهِ ذلِکَ الاسْمِ اَنْ تُصَلِّیَ علی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَصْرِفَ عَنّی وَ عَنْ اَهْلِ حُزانَتی وَ جَمیع الْمُومِنین وَ الْمُومِناتِ جَمیع الافاتِ وَ الْعاهاتِ وَ الاعْراضِ وَ الامْراضِ وَ الْخَطایا وَ الذُّنُوبِ وَ الشَّکِّ وَ الشِّرْکِ وَ الْکُفْرِ وَ الشِّقاقِ وَ النِّفاقِ وَ الضَّلالَهِ وَ الْجَهْلِ وَ الْمَقْتِ وَ الْغَضَبِ وَ الْعُسْر وَ الضیقِ وَ فَسادِ وَالضَّمیرِ وَ حُلُولِ النِّقْمَهِ وَ شِماتَهِ الاْعَداءِ وَغَلَبَهِ الرِّجالِ انَّکَ سَمیعُ الدُّعاءِ لَطیفٌ لِما تَشاءُ وَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین و لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیم.


دعای الصحیفه

مرحوم سید روایت نموده از حضرت علی (ع) که ایشان از حضرت رسول (ص) نقل نمودند که حضرت رسالت (ص) فرمودند: جبرئیل نزدم ‌آمد در حالیکه در پشت مقام ابراهیم (ع) مشغول نماز بودم. پس از اتمام نماز از خداوند متعال تقاضای مغفرت برای امت خود نمودم. جبرئیل گفت: یا رسول‌ا… بسیار به امت خود علاقمند می‌باشی و می‌ترسی از خطاهایشان.
خداوند به بندگانش رحیم است. حضرت می‌فرماید آری ای برادر جبرئیل! تو نیز مورد علاقه من و امت من می‌باشی. اکنون عایی را بیاموز که امت من بعد از من با قرائت آن و نائل شدنشان به مقاصد خود مرا یاد نمایند. جبرئیل عرضه می‌دارد: یا رسول‌ا… توصیه می‌کنم که امر فرمایی امت خود را هر ماه سه روز ایام البیض را که سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه است روزه را فراموش ننمایند و نیز امر فرمایی آنها را تا خداوند متعال را به این دعای شریف بخوانند و این دعایی است که حاملان عرش به برکت این دعا عرش الهی را حمل می‌کنند و من به برکت آن از آسمانها به زمین فرود می‌آیم و از زمین به آسمان صعود می‌نمایم و این دعا به درب‌های بهشت و جای جای بهشت مرقوم و نوشته شده است و با این دعا درب‌های بهشت گشوده می‌شود و به برکت این دعا خلق خداوند در روز قیامت محشور می‌شوند به امر الهی.
و هر یک از امت شما این دعا را قرائت کند خداوند عذاب قبر را از او برداشته و به برکت آن از بدی روز قیامت و از آفات دنیا در امن قرار خواهد گرفت و از عذاب آتش جهنم نجات خواهد یافت.
رسول اکرم (ص) فرمود: از جبرئیل سوال نمودم که ثواب این دعا را بیان دارد.
او چنین گفت: یا رسول‌ا…سؤال نمودی از چیزی که قدرت توصیف آن را ندارم زیرا قدر آن را خداوند متعال داند و بس. و اگر تمام درختان قلم باشد و دریاها مرکب و جمیع خلائق نویسنده، قادر نخواهند بود ثوابی که خداوند کریم به قرائت‌کننده این دعا عطا می‌فرماید بنویسند.
اینک مقداری از آن بیان می‌شود. چنانچه بنده‌ای اسیر و عبد دیگری باشد به قصد آزادی خود این دعا را قرائت کند خداوند متعال او را از سختی عبودیت و اسارت بندگی خلاص خواهد نمود. چنانچه مغموم و گرفتاری آن را بخواند، خداوند هم و غم او را برطرف می‌گرداند و اگر حاجتی را انسان طالب باشد و برای رفع آن این دعا را بخواند خداوند متعال حاجت او را برآورده و نیازش را مرحمت می‌فرماید چه آن حاجت دنیوی باشد و یا اخروی، مادی باشد یا معنوی انشاءا…
و او را از مرگ ناگهانی (سکته) حفظ فرماید و از هراس قبر او را ایمن و حفظ سازد و از فقر در دنیا او را محفوظ نماید و به او قدرت و مقام شفاعت از دوستانش در روز قیامت عطا فرماید در حالیکه آن روز سخت و هولناک و پر هراس خندان باشد و به برکت این دعا به بهشت‌ دارالسلام واردش نمایند و خداوند متعال او را در غرفه‌های آن مقام والا ساکن فرماید در حالیکه ملبس به لباس‌های جنان باشد و چنانچه شخصی روزه بدارد و این دعا را بخواند خداوند ثوابی را که به جبرئیل علیه‌السلام و میکائیل علیه‌السلام و اسرافیل علیه‌السلام و عزرائیل علیه‌السلام و ابراهیم خلیل (ع) و عیسی (ع) و شما ای رسول گرامی (ص) عطا فرموده به او عطا خواهد فرمود.
رسول اکرم (ص) می‌فرماید: در شگفت بودم که جبرئیل گفت: یا محمد (ص) هر یک از امت شما در مدت عمرش یکبار این دعا را بخواند خداوند او را در روز قیامت در حالی محشور می‌نماید که صورتش مانند ماه شب چهارده می‌درخشد و مردم گمان می‌کنند یکی از انبیاء است. پس جبرئیل ادامه داد و گفت: یا محمد (ص) چنانچه شخصی پنج بار موفق شود به قرائت این دعا، من جبریئل با اسبی از اسب‌های بهشتی در کنار قبر او در روز رستاخیر آماده خواهم بود که به مجرد زنده شدن و حشر او را بدون تأمل در مواقف حساب و بدون توقف در هیچ مکانی به مقام عالی در دارالنعیم در جوار وجود نازنین شما ای محمد (ص) فرود آورم و سا کن نمایم و من جبرئیل ضامن هستم برای کسی که موفق به خواندن این دعا شود چه زن و چه مرد که خداوند او را عذاب نفرماید اگرچه گناهان او بیشتر از کف دریاها و افزون‌تر از قطرات باران و برگ درختان و عدد مردم اهل بهشت و جهنم باشد.
و هر کس موفق شود به خواندن این دعا شود ثواب حج واجب و عمره مقبوله بنویسند و هر کس در هنگام خواب با طهارت و پاکیزگی پنج بار این دعا را قرائت کند شما را در خواب می‌بیند در حالیکه او را بشارت به بهشت می‌دهید و چنانچه شخصی گرسنه و تشنه باشد و برای رفع آن غذا و آبی نداشته باشد و یا مریض باشد و دارویی برایش فراهم نباشد به برکت قرائت این دعا خداوند او را از تشنگی و گرسنگی و مرض نجات خواهد داد و حوائج دنیا و آخرت او را عطا خواهد فرمود.
و هر کس چیزی از او دزدیده باشند وضو بسازد و چهار رکعت یا دو رکعت نماز بخواند و در هر رکعت بعد از حمد سوره اخلاص را دو مرتبه بخواند و پس از سلام نماز این دعا را بخواند و نوشته این دعا را مقابل یا زیر سرش بگذارد خداوند متعال مشرق و مغرب را درهم نموده و مفقود شده او را به او بازگرداند و چنانچه شخصی دشمن داشته باشد و موفق شود این دعا را برای دفع او بخواند خداوند متعال او را در حفظ و امن محکم خود قرار می‌دهد که احدی به او ضرر نمی‌تواند برساند و هرکس دارای قرض باشد به برکت قرائت این دعا دِین او ادا خواهد شد آنهم به سهولت انشاءا… تعالی.
آگاه باشید که هر مؤمن مخلصی با اخلاص کامل آنرا قرائت کند و از خداوند بخواهد که کوه به حرکت درآید و یا آب در زیر پایش محکم و سفت و جامد شود هر آینه به مقصود خود خواهد رسید زیرا در این دعا اسم اعظم الهی مستور است و سزاوار نیست کسی که ایمان به خداوند و اولیائش دارد اجازه دهد در قلبش کوچکترین وسوسه و تردیدی در باره عظمت و خواص این دعای شریف پیدا شود زیرا خداوند به هر کس که اراده فرماید او را عطای بی‌حساب عنایت خواهد فرمود و رسول اکرم (ص) فرمودند: در هر جنگی که با دشمنان داشتم و این دعا را خواندم به برکت آن پیروزی نصیب مؤمنین گشت و نیز فرمودند: کسی که موفق شود به مداومت بر آن به او نور اولیاء عطا می‌شود و هر مشکلی برایش آسان و آسانی آسانتر خواهد شد.
متن دعای الصحیفه
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
سُبْحانَ الله الْعظیمِ وَ بِحَمْدِهِ
این جمله را سه مرتبه باید بگوید و سپس دعا را بخواند:
سُبْحانَهُ مِنْ إلهٍ ما اَمْلَکَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ مَلیکٍ ما اَقْدَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ قَدیرِ ما اَعْظَمَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ عَظیمٍ ما اَجَلَّهُ وَ
سُبْحانَهُ مِنْ جَلیلٍ ما اَمْجَدَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ ماجِدٍ ما اَرْفَهُ وَ سُبْحانَهُ مَنْ رَؤفٍ ما اَعَزَّهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ عَزیزٍ ما اَکْبَرَهُ وَ
ماجِدٍ ما اَرْءَفَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ اَعَزَّهُ وَ سُبْحانَهُ م‍ِنْ عَزیزٍ ما اَکْبَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ کَبیرٍ ما اَقْدَمَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ قَدیمٍ ما
اَعْلاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ عالٍ ما اَسْناهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ سِنّیٍ ما اَبْهاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ بَهیًّ ما اَنْوَرَه وَ سُبْحانَهُ مِنْ مُنیرٍ ما
اَظْهَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ ظاهِرٍ ما اَخْفاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ خَفیًّ ما اَعْلَمَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ عَلیمً ما اَخْبَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ خَبیرٍ
ما اَکْرَمَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ کَریمٍ ما اَلْطَفهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ لَطیفٍ ما اَبْصَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ بَصیرٍ ما اَسْمَعَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ
واسِعٍ ما اَجْوَدَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ جوادٍ ما اَفْضَلَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ مُفْضِلٍ ما اَنْعَمَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ مَنْعِمٍ ما اَسْیَدَهُ وَ سُبْحانَهُ
مِنْ سَیّدٍ ما اَرْحَمَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ رَحیمٍ ما اَشَدَّهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ شَدیدٍ ما اَقْواهُ وَ سُبْحانَهُ مَنْ قَویًّ ما اَحْکَمَهُ وَ
سُبْحانَهُ مَنْ حَکیمٍ ما اَبْطَشَه وَ سُبْحانَهُ مِنْ باطِشٍ ما اَقْوَمَه وَ سُبْحانَهُ مِنْ قَیّومٍ ما اَحْمَدَه وَ سُبْحانَهُ مِنْ حمیدٍ ما
اَدْوَمَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ دائِمٍ ما اَبْقاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ باقٍ ما اَفْرَدَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ مالِکٍ ما اَوْلاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ وَلیًّ ما
اَعْظَمَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ عَظیمٍٍ ما اَکْمًلَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ کامِلٍ ما اَتَمَّهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ تامًّ ما اَعْجَبَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ
عَجیبٍ ما اَفْخَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ فاخِرٍ ما اَبْعَدَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ بَعیدٍ ما اَقْرَبَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ قَریبٍ ما اَمْنَعَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ
مانِعٍ ما اَغْلَبَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ غالِبٍ ما اَعْفاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ عَفْوًّ ما اَحْسَنَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ مُحْسِنٍ ما اَجْمَلَهُ وَ
سُبْحانَهُ مِنْ جَمیلٍ ما اَقْبَلَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ قابِلٍ ما اَشْکَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ شَکورٍ ما اَغْفَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ غَفُورٍ ما اَکْبَرَهُ
وَ سُبْحانَهُ مِنْ کَبیرٍ ما اَجْبَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ جَبّارٍ ما اَدْیَنَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ دَیّانٍ ما اَقْضاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ قاضٍ ما اَمْضاهُ
وَ سُبْحانَهُ مِنْ ماضٍ ما اَنْفَذَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ نافِذٍ ما اَرْحَمَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ رَحیمٍ ما اَخْلَقَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ خالِقٍ ما
اَقْهَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ قاهِرٍ ما اَمْلَکَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ مَلیکٍ ما اَقْدَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ قادِرٍ ما اَرْفَعَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ رَفیعٍ ما
اَشْرَفَه وَ سُبْحانَهُ مِنْ شَریفٍ ما ا‍َزْرَقَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ رازِقٍ ما اَقْبَضَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ قابِضٍ ما اَبْسَطَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ
باسِطٍ ما اَهْداهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ هادٍ ما اَصْدَقَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ صادِقٍ ما اَبْدَئَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ بادِءٍ ما اَقْدَسَهُ وَ سُبْحانَهُ
مِنْ قُدُّسٍ ما اَطْهَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ طاهِرٍ ما اَزْکاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ زَکیًّ ما اَبْقاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ باقٍ ما اَعْوَدَهُ وَ سُبْحانَهُ
مِنْ عَوّادٍ ما اَفْطَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ فاطِرٍ ما اَرْعاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ راعٍٍ ما اَعْوَنَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ مُعینٍ ما اَوْهَبَهُ وَ سُبْحانَهُ
مِنْ وَهّابٍ ما اَتْوَبَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ تَوّابِ ما اَسْخاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ سَخیًّ ما اَبْصَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ بَصیرٍ ما اَسْلَمَهُ وَ
سُبْحانَهُ مِنْ سَلیمٍ ما اَشْفاءُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ شافٍ ما اَنْجاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ مُنْجٍ ما اًَبَّرَه وَ سُبْحانَهُ مِنْ بارٍ ما اَطْلَبَهُ وَ
سُبْحانَهُ مِنْ طالِبٍ ما اَدْرَکَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ مُدْرِکٍ ما اَشَدَّهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ شَدیدٍ ما اَعْطَفَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ مُتَعَطَّفٍ ما
اَعْدَلَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ عادِلٍ ما اَتْقَنَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ مُتْقِنٍ ما اَحْکَمَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ حَکیمٍ ما اَکْفَلَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ کَفیلٍ
ما اَشْهَدَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ شَهیدٍ ما اَحْمَدَهُ وَ سُبْحانَهُ هُوَ اللهُ الْعظیمِ وَ بِحَمدِه وَ الْحَمْدُلله وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ اَکْبَرُ وَ للهِ
الْحَمْدُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ اِلاّ بِاللهِ الْعظیمِ دافعُ کُلَّ بَلِیَّهٍ وَ هُوَ حَسْبی وَ نِعْمَ‌الْوَکیلْ
ترجمه دعای الصحیفه
تسبیح می ‏کنم تسبیح خدایى که بزرگ است و متلبّسم به حمد او منزه است خدا تعجب می ‏کنم از خدائى که چه چیز او را مالک گردانیده [و تعجب مى‏کنم از پادشاهى که چه چیز توانا نموده است او را] و منزه است او و تعجب است از بسیار قادرى که او را چیز بزرگ کرده او را و منزه است خدا و تعجب مى‏کنم از بزرگى که چه چیز او را جلیل نموده و منزه است او و تعجب است از بزرگى که چه چیز او را شریف نموده و منزه است خدا و تعجب است از شریفى که او را چه چیز مهربان نموده و تعجب است از مهربانى که چه چیز او را عزیز نموده و تعجب می ‏کنم از عزیزى که چه چیز او را بزرگ نموده و تعجب مى‏نمایم از بزرگى که چه چیز او را همیشگى نموده و تعجب است از دائمى که چه چیز او را بلند نموده و تعجّب است از بلند مرتبه‏اى که چه چیز او را رفعت داده و تعجب می ‏نمایم از رفیعى که چه چیز او را حسن داده و تعجب است از نیکوئى که چه چیز او را نورانى گردانیده و تعجب است از روشنى که چه چیز او را ظاهر کرده است و تعجب است از ظاهرى که چه چیز او را پنهان نموده و تعجب از پنهانى که چه چیز او را دانا نموده و تعجب است از دانائى که چه چیز او را خبردار گردانید و تعجب است از خبردارى که چه چیز او را کریم نموده و تعجب است از بخشنده‏اى که چه چیز او را مهربان نموده 5487 و تعجب است از مهربانى که چه چیز او را بینا گردانیده است و تعجب است از بینائى که چه چیز او را شنوا نموده است و تعجب است از شنوائى که چه چیز او را نگاهدارنده گردانیده و تعجب است از نگاهدارنده‏اى که چه چیز او را توانگر گردانیده و تعجب است از توانگرى که چه چیز او را صاحب عطا نموده و تعجب است از دهنده‏اى که چه چیز او را بى‏نیاز گردانیده و تعجب است از بى‏نیازى که چه چیز او را صاحب بخشش نموده و تعجب است از بخشنده‏اى که چه چیز او را وسعت داده و تعجب است از رزق دهنده‏اى که چه چیز او را صاحب بخشش نموده و تعجب است از صاحب بخششى که چه چیز او را صاحب احسان نموده و تعجب است از صاحب عطیه‏اى که چه چیز او را منعم گردانیده و تعجب است از نعمت دهنده‏اى که چه چیز او را ستوده گردانیده و تعجب است از ستوده‏اى که چه چیز او را رحیم گردانیده و تعجب است از رحم‏کننده‏اى که چه چیز او را سخت گردانیده و تعجب است از سخت‏گیرى که چه چیز او را قوّت داده و تعجب است از صاحب قوّتى که چه چیز او را حلیم نموده [او را حکیم گردانیده‏] و تعجب است از حلم‏کننده‏اى [حکیمى‏] که چه چیز او را صاحب قهر نموده و تعجب است از صاحب قهرى که او را چه بر پاى داشته و تعجب است از بخود برپائى که [چه چیز او را حمد کرده و تعجب است از حمد شده‏اى‏] که چه چیز او را همیشگى نموده و تعجب است از همیشه‏اى [که او را چه باقى داشته و تعجب است از باقی ‏اى‏] که چه چیز او را بیهمتا نموده و تعجب است از بی‏همتائى که چه چیز او را یکتا نموده و تعجب است از یکتائى که چه چیز او را مقصود و بى‏نیاز گردانیده و تعجب است از بى‏نیازى که چه چیز او را صاحب ملک نموده و تعجب است از مالکى که چه چیز او را صاحب اختیار نموده و تعجب است از صاحب اختیارى که چه چیز او را بزرگ نموده و تعجب است از بزرگى که چه چیز او را کامل و تمام نموده و تعجب است از کاملى که چه چیز او را تمام نموده و تعجب است از تمامى که چه چیز او را نیکو گردانیده و تعجب است از نیکوئى که چه چیز او را صاحب فخر نموده و تعجب است از فخرکننده‏اى که چه چیز او را «1» دور ساخته و تعجب است از دورى که چه چیز او را نزدیک ساخته و تعجب است از نزدیکى که چه چیز او را غالب و قوى گردانیده و تعجب است از غلبه‏کننده‏اى که چه چیز او را مسلّط نموده و تعجب است از مسلّطى که چه چیز او را عفوکننده نموده و تعجب است از عفوکننده‏اى که چه چیز او را احسان‏کننده کرده و تعجب است از احسان‏کننده‏اى که چه چیز او را نیکوکار نموده و تعجب است از نیکوکارى که چه چیز او را قبول توبه‏کننده نموده و تعجب است از قبول توبه‏کننده‏اى که چه چیز او را جزا دهنده نموده و تعجب است از جزا دهنده‏اى که چه چیز او را صاحب مغفرت نموده و تعجب است از آمرزنده‏اى که چه چیزى او را بزرگ نموده است و تعجب است از بزرگى که چه چیز او را صاحب جبروت نموده و تعجب است از صاحب جبروتى که چه چیز او را جزا دهنده نموده و تعجب است از جزا دهنده‏اى که چه چیز او را حاکم گردانیده و تعجب است از حکم‏کننده‏اى که چه چیز حکم او را ممضى نموده و تعجب است از حاکمى که چه چیز جارى نموده امر او را و تعجب است از جارى در حکمى که چه صفت صاحب رحم نموده او را و تعجب است از رحم‏کننده‏اى که چه صفت خلق‏کننده گردانیده او را و تعجّب است از خلق‏کننده‏اى که چه چیز او را صاحب غلبه نموده تعجب است از غلبه نماینده‏اى که چه امر او را صاحب مملکت نموده و تعجب است از صاحب مملکتى که چه صفت او را صاحب قدرت نموده و تعجب است از توانائى که چه چیز او را بلند مرتبه نموده و تعجب است از بلند مرتبه‏اى که چه صفت او را شریف گردانیده و تعجب است از صاحب شرفى که چه امر او را رزق دهنده گردانیده و تعجب است از روزى دهنده‏اى که چه چیز او را نگاه دارنده رزق او را و تعجب است از نگاه دارنده رزقى که چه چیز او را روزى بخشنده نموده و تعجب است از روزى گستراننده‏اى که چه چیز راهنما گردانیده او را و تعجب است از راهنمائى که چه چیز او را راستگوى نموده و تعجب است از راستگوئى که چه چیز او را ظاهر گرانیده و تعجب است از ظاهرى که چه چیز منزّه از عیبها نموده او را و تعجب است از منزّهى که چه چیز او را پاکیزه [ظاهر] نموده و تعجب است از پاکیزه‏اى [آشکارى‏] که چه چیز او را پاک نموده و تعجب است از پاکى که چه چیز باقى داشته او را و تعجب است از باقى‏اى که چه چیز او را اعاده‏کننده نموده و تعجب است از اعاده‏کننده‏اى که چه چیز او را خلق‏کننده نموده و تعجب است از خلق‏کننده‏اى [که چه چیز او را نگاهدارنده نموده و تعجب است از نگاهدارنده‏اى که چه چیز او را یارى کرده و تعجب است از یارى‏کننده‏اى‏] که چه چیز او را صاحب بخشش کرده و تعجب است از بسیار بخشنده‏اى که چه چیز او را توبه قبول‏کننده نموده و تعجب است از توبه قبول‏کننده‏اى که چه چیز او را صاحب کرم نموده و تعجب است از صاحب کرمى که چه چیز او را یارى‏کننده [بینا] نموده و تعجب است از یارى‏کننده‏اى [بینائى‏] که چه چیز او را سالم گردانیده و تعجب است از سالمى که چه چیز او را شفا دهنده نموده و تعجب است از شفا دهنده‏اى که چه چیز او را خلاص‏کننده نموده و تعجب است از نجات دهنده‏اى که چه چیز نیکوکار نموده او را و تعجب است از نیکوکارى که چه چیز او را طلب‏کننده نموده و تعجب است از طلب‏کننده‏اى که چه چیز او را صاحب ادراک نموده و تعجب است از ادراک‏کننده‏اى که چه چیز او را قوى گردانیده و تعجب است از صاحب قوّتى که چه چیز او را مهربان کرده و تعجب است از مهربانى که چه چیز عادل نموده و تعجب است از عادلى که چه چیز امر او را محکم نموده و تعجب است از محکم‏کننده‏اى که چه چیز او را داناى با تدبیر نموده و تعجب است از حکیمى که چه چیز او را کفیل و ضامن گردانیده و تعجب است از ضامنى که چه چیز او را دانا گردانیده [و تعجب است از دانایى که چه چیز او را با ستایش نموده خ. ل.- و تعجب است از دانایى که چه چیز او را با رابطه کرده است و تعجب است از با رابطه‏اى که چه چیز او را کافى کرده است و تعجب است از کافى‏اى که چه چیز او را حساب‏کننده قرار داده و تعجب است از حساب‏کننده‏اى که چه چیز او را تام و کامل کرده و تعجب است از تام و کاملى که چه چیزى او را قدیمى گردانیده‏] و او را تسبیح می کنم تسبیح کردنى اوست خداى بزرگ و متلبّسم به سپاس او و همه حمد از براى خداست و معبودى مگر خدا نیست و خدا بزرگتر است از آنکه بوصف درآید و از براى خداست حمد و نیست حرکتى و نه توانائى مگر بخداى بلند مرتبه بزرگ دفع‏کننده هر بلائى. و اوست کافى مرا و نیکو معتمد است او
منبع:دارالسلام ج ۳ ص ۶ الی ۸ – مهج الدعوات ص ۴۲۵


دعای عکاشه

به سند معتبر روایت کرده اند که روزی پیامبر اکرم صل الله علیه و آله در مسجد نشسته
بودند که جبرئیل نازل شد و عرض کرد یا رسول الله حق تعالی تو را سلام می رساند و
می فرماید: که ایندعا را برای تو به هدیه فرستادم و هر کس این دعا را بخواند یا با خود همراه
کند آنقدر به او ثواب عطا فرمایم که برابری کنند با ثواب همه فرشتگان و خدا جمیع گناهان
او را بیامرزد و هر کس این دعا را ۵ مرتبه بخواند جمال پیامبر اکرم را در خواب ببیند و هر
فقیری بخواند غنی شود و هر بیماری بخواند شفا یابد و هر گرسنه بخواند طعام یابد و
هر تشنه بخواند سیراب شود و هر مغمومی بخواند شاد گردد و هر مقروضی بخواند قرضش
ادا شود و اگر کسی را حافظه زیادی نباشد و این دعا را با مشک و زعفران بنویسد و بشوید
و بخورد صاحب فهم و حافظه گردد و اگر این دعا را بر کفن میت بنویسند حق تعالی امر کند
به ملایکه ها که قبر او را روشن گردانند و اگر کسی چیزی گم کرده باشد چهار رکعت نماز بگذارد
و بعد از نماز سجده کند حاجت خود را بخواهد البته گمشده پیدا شود و اگر بر دشمن بخواند
غالب گردد و از برای هر حاجتی مهمی که بخواند برآورده شود و هر کس شک آورد کافر شود
و علی علیه السلام فرمود:
که دارنده این دعا در قیامت رویش چون ماه باشد و بی حساب وراد بهشت شود و پیامبر اکرم
صل الله علیه و آله فرمود: که برای امتان من هیچ چیز بهتر از خواندن و همراه داشتن این دعا
نیست و هر کسی این دعا را با خود دارد چون بمیرد خدا هفتاد هزار فرشته فرستد با طبقهایی
از نور که قبر او را روشن کنند و بشارت دهند او را به ایمنی و مونس او باشند تا روز قیامت.
یا محمد خدا می فرماید: که من شرم دارم از بنده ای که این دعا را بخواند و من او را عذاب کنم.
جبرئیل عرض کرد: که این دعا بر قائمه عرش با قدرت نوشته شده است که هر کس این دعا را
بخواند یا با خود همراه کند در زیر عرش هفتاد هزار فرشته ایستاده و هر فرشته بیست سر و
هر سر بیست دهان و هر دهان بیست دندان (زبان) دارد و هر زبانی خدای تعالی را تسبیح
می گویند و ثواب همه را به آن بنده دهندو همه حاجات او را برآورند و چون از قبر مبعوث شود
هفتاد هزار فرشته می فرستند با طبقهایی از نور که در آن قدحی باشد از شیرینی های الوان
و بر هر طبقی دستاری از نور افکنده باشند و در آن مهری گذارده اند که بر مهر نوشته شده
لا اله الا الله محمد رسول الله علی و الله و خلایق تعجب کنند که آیا این امت کدام پیغمبر
است ؟ گویند این امت محمد صل الله علیه و آله است که در دنیا دعای عکاشه را خوانده
است یا با خود داشته است و پیامبر صل الله علیه و آله فرمود: هر کس از امت من این دعا
را بخواند یا با خود دارد البته بهشت جای اوست و هر کس بسیار بخواند ثواب او مضاعف گردد
و هر کس بنویسد و با خود داشته باشد خداوند با او دو ملک موکل گرداند که او را از جمیع
بلیات و آفات محافظت فرمایند و ثواب اطاعت همه انبیا و اولیا و اتقیا و ملائکه (امامین)
مردان صالحان و زنان صالحه او را باشد و در دنیا هر چه طلب کند به او عطا فرماید
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم.اَللَّهُمَّ یا کَثیرَ النَّوالِ یا دائمَ الوصالِ یا حَسَنَ الحالِ یا رازِقَ العِبادِ بِحَقِّ
لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ اِن دَخَلَ الشَّکَّ فی ایمانی بِکَ وَلَم اَعلَم
بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ اِن دَخَلَ الشُّبهَهُ فی
مَعرِفَتی ایّاکَ وَلَم اَعلَم بها تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه،
اَللَّهُمَّ اِن دَخَلَ النِّفاقُ فی قلبی مِنَ الذَّنُوبِ الکَبائِرِ وَالصَّغائِرِ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا
اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ اِن دَخَلَ العُُجبُ وَالکِبریاءُ وَالسُّمعهُ فی
عَمَلی وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ اِن
جَرَی الکِذبُ وَالغَیبَهُ وَالنَّمیمهُ عَلی لِسانی وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ
رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما اَرَدتَ لی مِن خَیر فَلَم اَشکُرهُ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ
وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما اََنعَمتَ عَلَیَّ وَ لَم اَرضَهُ وَلَم
اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما اَوَلَیتَنی
مِن نَعَمائکُ فَغَفَلتُ مِن شُکرِکَ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ
عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ یا حَیُّ یا قَیُّومُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنتَ سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین اَللَّهُمَّ
ما اَوَلَیتَنی مِن آلائکَ فَلَم أؤَدِّ حَقَهُ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ
عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما مَنَنتَ بِهِ عَلَیَّ مِنَ الحُسنی فَلَم اَحمَدکَ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ
اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما اَوجَبتَ عَلَیَّ فَلَم اَرضَهُ وَلَم اَعلَم
بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما قَصَدتَ عَلَیَّ فی
رَجآئی وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما زَلَلتَ
قَدَمی اِنِ اعتَمَدتُ مِن سُؤالِ فِی الشّدائدِ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ
رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ ما صَلحَ شَأنی بِفَضلِکَ فَرَاَیتُهُ مِن غَیرِکَ وَلَم اَعلَم بِهِ تُبتُ عَنهُ
وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّه، اَللَّهُمَّ اِن طَلَبَ لِسانی مِن غَیرِکَ وَلَم اَعلَم
بِهِ تُبتُ عَنهُ وَ اَقُولُ لا اِلهَ الاَّاللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهُ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللّهِ وَ صَلِّی اللَّهُ عَلی مُحَمَّد
وَ الِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرین وَ الحَمدُلِلهِ رَبِّ العالَمینَ بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمَ الرّاحِمینَ.وَالسَلامُ عَلَیکُم
وَ رَحمَهُ اللّه وَبَرکاتُه.
منبع:الجواهر المنثوره فی الادعیه المأثوره (الذریعه، ج16، ص44)

فرهنگ فارسی آزاد

ناد

ناد، رزق، معاش (جمع: نُدّاد)،


دعای سحر

دُعای سَحَر، دعای سحرماه رمضان از حضرت امام محمد باقر است که در رأس و مطلع آن اسم اعظم خدا یعنی بهاء می باشد باین عبارت «اللّهم اِنّی اَسئَلُکَ مِن بَهائِکَ بِاَبهاه و کُلّ بهائِکَ بَهی. اللّهمّ اِنّی اَسئَلُک بِبَهائِک کلّه» و شیخ بهائی (بهاءالدین محمد بن حسین عاملی) این مطلب را به فراست دریافته و می سراید:
اسم اعظم را که کس نشناسدش سروری بر کل اسما بایدش


دعای کمیل

دُعای کُمِیل، از اَدعیه مهمّه شیعه از حضرت علی است که یک نسخه اصل آن بخط مبارک خود حضرت امیر بر پوست آهو در اختیار عائله مبارک در طهران بود که به فرموده حضرت عبدالبهاء«در دست صدر اعظم میرزا آقاخان افتاد.» (به کُمیل مراجعه شود)

لغت نامه دهخدا

ناد

ناد. [نادد] (ع اِ) رزق. روزی. (ناظم الاطباء). رزق. (آنندراج). لیس له ناد؛ نیست مر او را رزق. (منتهی الارب).لیس لهم ناد؛ ای رزق. ج، نُدّاد. (اقرب الموارد).

ناد. (اِ) بانگ. صدا. آواز. (ناظم الاطباء).

ناد. [نادد] (ع ص) رمنده و پراکنده شونده. (ناظم الاطباء). رمنده. (اقرب الموارد). ج، نواد.

فرهنگ فارسی هوشیار

ناد

انگلیسی مهره روزی کم کمیاب مانی تنسخ


لیمو ناد

(اسم) در تداول عامه و در زبان فارسی بمعنی شربت گاز داری است که با جوش شیرین و کمی ماده ترش مزه درست کنند ولی در زبان فرانسوی بمعنی شربت آب لیمو است.

معادل ابجد

دعای ناد علی

250

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری